پسر آریایی Nothing Is True!Every Thing Is Permitted درباره وبلاگ دراین خاک زرخیزایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین همه دینشان مردی و رادبود کزآن کشورآزاد وآباد بود بزرگی به مردی وفرهنگ بود گدایی دراین بوم وبر ننگ بود ازآن روزدشمن به ماچیره گشت که ماراروان وخرد تیره گشت ازآن روزاین خانه ویرانه شد که نان آورش مرد بیگانه شد به سوزد درآتش گرت جان وتن به ازبندگی کردن وزیستن اگر مایه زندگی بندگیست دوسدبار مردن به اززندگیست *فردوسی* آخرین مطالب
نويسندگان سه شنبه 25 تير 1392برچسب:, :: 21:23 :: نويسنده : saha
مقدمهیکی از رخدادهای مهم تاریخ جهان ، جنگهای صلیبی است. این جنگها که در حدود دویست سال بطول انجامید، میان مسیحیان اروپایی و مسلمانان صورت گرفت. علل بوجود آمدن این جنگها مربوط به اوضاع قاره اروپا بود. اما میدانهای جنگ ، در فلسطین ، مصر و شام یعنی قلمرو مسلمانان قرار داشت. بنابراین آثار تخریبی این جنگها و ویرانی سرزمینها ، بر مسلمانان زیان فراوانی وارد کرد.این جنگها اگر چه با پیروزی سیاسی و نظامی مسلمانان به پایان رسید و مسلمانان توانستند سرزمینهای خود را حفظ کنند، اما اروپاییان نیز از آن بهرههای اقتصادی ، تمدنی و فرهنگی فراوان بردند. زیرا جنگهای صلیبی موجب آشنایی اروپاییان با مشرق زمین و بخصوص تمدن با شکوه اسلامی شد. آنان از این تمدن و دانش مسلمانان بهرههای بسیار گرفتند. همین امر در تحولاتی که بعدها منجر به پیشرفت اروپا منجر شد، نقش مهمی داشت. در حقیقت جنگهای صلیبی زمینهساز انتقال دستاوردهای تمدن اسلامی به اروپا گردید. دستاورد اولیه جنگهای صلیبیهرچند به ظاهر آغاز جنگهای صلیبی سابقه دینی داشت و هشت جنگ را شامل گردید، ولی بارها بیت المقدس بین مسلمانان و مسیحیان دست بدست شد. انگیزههای دنیوی مانند شکوه شهرهای پر نعمت مسلمان ، شوالیههای مسیحی را وسوسه و در نهایت هرچند مسلمانان پیروز شدند، اما اروپاییان نیز غنایم زیادی بردند. در جنگهای صلیبی گروه کثیری از مسیحیان اروپایی به قصد تصرف بیت المقدس به سرزمینهای مسلمانان لشکرکشی کردند.آنان مدعی بودند که بیت المقدس مزار عیسی علیهالسلام است و مسیحیان برای زیارت نمیتوانستند به آسانی به آن شهر مسافرت بکنند. مسلمانان در زمان خلیفه دوم بیت المقدس را از دست روم شرقی آزاد ساختند. این شهر در زمان حیات حضرت محمدصلیاللهعلیهوآلهوسلم برای مدتی قبله اول مسلمانان بود. به همین جهت برای مسلمین احترام و اهمیت بسیار داشت. در نزد پیروان سایر ادیان الهی چون یهود ، و مسیحیت نیز این شهر محترم شمرده میشود. پس از آنکه بیت المقدس به تصرف مسلمانان در آمد. آنان کلیه پیروان ادیان الهی بخصوص مسیحیان آزادی عمل دادند. مسیحیان نه تنها در شهر ، بلکه در سرتاسر جهان اسلام با آزادی کامل زندگی میکردند. اما در حدود 1000 سال میلادی ، در حالی که عدهای از مسیحیان منتظر ظهور حضرت عیسی علیهالسلام در بیت المقدس بودند، اخباری توام با اغراق در اروپا در مورد آزار و اذیت زائران اروپایی بیت المقدس انتشار یافت. نتایج بارز جنگهای صلیبی
تأثیر جنگهای صلیبی بر زندگی بشرجنگهای صلیبی در حقیقت نقطه عطفی در زندگی اروپاییان و بطور کلی در تاریخ تمدن شد. بلاد اروپایی در آن دوران نسبت به شهرها و مراکز تمدن پر شکوه اسلامی بسی بینور بود. اروپاییان طی جنگهای صلیبی با تمدن پررونق اسلامی آشنا شدند و علاوه بر غنائم مادی ، گنجینه معنوی گرانبهایی از فرهنگ اسلامی با خود به ارمغان بردند. بر اثر جنگهای صلیبی بنادر مهم اروپایی ، دریای مدیترانه ، روزگار نوشکوفایی را آغاز نهادند، و برای رنسانس زمینه مساعدی فراهم شد.سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, :: 15:3 :: نويسنده : saha
علل و عوامل آغاز نبرد ادامه مطلب ... سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, :: 14:59 :: نويسنده : saha
تعبیر «جنگ صلیبی» معادل واژه انگلیسی Crusade است كه خود از واژه اسپانیایی Cruzada (دارای نشانِ صلیب) برگرفته شده است؛ زیرا شركتكنندگان مسیحی در این جنگ، به دستور پاپ اوربانوس دوم (دوره پاپی: 481ـ492/ 1088ـ1099)، منادی اینجنگها، بر روی شانه راست لباس یا زره خود نشان صلیب میدوختند. واژه Crusade در سده هجدهم میلادی ابداع شد كه تاكنون نیز به كار میرود. از نظر تاریخی، یك قرن بعد از شروع نخستین جنگ... ادامه مطلب ...
مادها :
مادها گروهي از آریایی ها بودند كه به تدريج در غرب ايران ساكن شدند . آنها به خانواده اهميت بسياري داده و در خانواده همگي تابع بزرگ خانواده بودند . هر خانواده چرا گاه هاي مخصوص دام هاي خود داشت و براي حفاظت از آن ها ، دهكده هايي به وجود آمده بود .
مادها علاوه بر وجود اختلافات داخلي ، بيشتر مورد هجوم آشوري ها بودند . آنها براي مقابله با دشمنان تصميم گرفتند با يكديگر متحد شوند . آنان در محلی جمع شدند و دیاکو را به فرمانروايي برگزيدند و او نيز دهكده ای را به عنوان پايتخت خويش قرار داد . از آن پس اين دهكده را هگمتانه يعني محل اجتماع مردم ناميدند . هگمتانه در محل شهر همدان امروز واقع بود .
سرزمين ماد در كتيبه عصر هخامنشي تحت عنوان ( مادا ) آمده است . به تعبير وسيع تر ( امّان ماندا ) كه به كل سرزمينهاي شمال غربي ايران اطلاق مي شود . كه در سده ي هشتم پيش از ميلاد شخصي به نام دياكو قبايل ايراني را متّحد كرده و دولتي را به وسيله اين اتحاد به وجود آورد .
ادامه مطلب ... جمعه 23 فروردين 1392برچسب:, :: 15:42 :: نويسنده : saha
جغرافياي انساني خلق ترك در ايران ايران موطن بيش از ٣٥ ميليون تن تورک آذربایجانی ميباشد. روند خودآگاهي ملي و سير ملت شوندگي اين توده عظيم مخصوصا در دو دهه اخير آن چنان سريع بوده است كه امروز به راحتي مي توان به جاي صحبت از "گروههاي گوناگون تورک"، از وجود و قوام "ملت بزرگ تورک" ساكن در ايران سخن راند.
سه زيرگروه جغرافيائي خلق ترك در ايران:
خلق ترك ساكن در ايران، از سه زيرگروه جغرافيائي مشخص تشكيل يافته است:
يك- زيرگروه جغرافيائي شمال غرب: بدنه اصلي ملت ترك در ايران در ناحيه شمال غرب كشور ساكن است. اين منطقه كه در ادبيات سياسي "آزربايجان جنوبي" ناميده مي شود مركز ثقل تركزبانان ساكن در ايران مي باشد. آزربايجان جنوبي كمابيش معادل "مملكت آزربايجان" در نظام سنتي و بومي "ممالك محروسه" دولتهاي توركي سلجوقي تا قاجاري است. "مملكت آزربايجان" و يا "آزربايجان جنوبي" اقلا شامل همه "آزربايجان ائتنيك" است. برخي آنرا معادل "آزربايجان تاريخي" و يا "آزربايجان سياسي" كه هر دو بزرگتر از "آزربايجان ائتنيك" مي باشند دانسته اند. زيرگروه جغرافيائي شمال غرب و يا "آزربايجان ائتنيك" شامل بخشهاي پيوسته ترك نشين شمال غرب كشور پيش از سالهاي ١٩٠٦-١٩٠٥ يعني سال شكست جنبش مشروطه و آغاز حاكميت عملي قوميتگرائي فارسي بر بروكراسي، دولت و جامعه ايران است. آزربايجان ائتنيك نواحي ترك نشين استانهاي دوازده گانه امروزي آزربايجان شرقي (همه)، آزربايجان غربي (اكثر)، اردبيل (همه)، زنجان (همه)، همدان (اكثر)، قزوين (همه)، مركزي (اكثر)، گيلان (بخشي)، كردستان (بخشي)، تهران (بخشي)، قم (بخشي) و كرمانشاهان (بخشي) را در بر مي گيرد و متروپل تهران را نيز شامل مي شود. اكثريت مطلق تركان متعلق به اين زيرگروه جغرافيائي ملت ترك به لهجه آزربايجاني و اندكي نيز به لهجه سنقري زبان تركي متكلم اند.
دو- زيرگروه جغرافيائي شمال شرق: اين زيرگروه جغرافيائي، تركان پراكنده در استانهاي امروزي خراسان شمالي، خراسان رضوي، گلستان، مازندران، سمنان و خراسان جنوبي را شامل مي شود. تركان متعلق به اين زيرگروه جغرافيائي به دو گروه لهجه خراساني و آزربايجاني زبان تركي متكلم اند. اين زيرگروه جغرافيائي شامل "افشاريورد" (ناحيه پيوسته ترك نشين در شمال شرق ايران) نيز مي باشد.
سه- زيرگروه جغرافيائي جنوب-مركز ايران: اين زيرگروه جغرافيائي همه تركان ايران به جز دو زيرگروه جغرافيائي شمال غرب و شمال شرق ايران را شامل مي گردد. اكثريت مطلق تركان متعلق به اين زيرگروه جغرافيائي به گروه لهجه هاي آزربايجاني و اندكي (ابولوردي) به لهجه خراساني زبان تركي متكلم است. اين زيرگروه جغرافيائي شامل "قاشقاي يورد" (ناحيه پيوسته ترك نشين در جنوب ايران) نيز مي باشد.
ادامه مطلب ... پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 16:29 :: نويسنده : saha
نخستین انسانهایی که به قاره آمریکا رسیدند، بخشی از موج مردمانی بودند که به آرامی از آفریقا گذر کرده به قارههای دیگر رفته بودند. پارهای از این مردمان حدود یکصد هزار سال پیش ابتدا به آسیا و اروپا مهاجرت کردند. زمانی گروههای اندکی از همین مردمان به اقیانوس آرام رسیدند و حتی از اقیانوس نیز گذشتند و خود را به استرالیا رساندند. سرانجام در حدود ۱۴٬۰۰۰ سال پیش(به روایتی ۲۵٬۰۰۰ سال پیش) از آسیا و از راه آنچه امروز تنگه برینگ نامیده میشود به قاره آمریکا وارد شدند. از این نخستین آمریکاییان سنگنگارهها و گورستانهای و برخی اشیا دیگر بجا ماندهاست. بومیان و سرخپوستان بتدریج به درجات مختلف تکامل اجتماعی و فرهنگی رسیدند و نتیجه آن پدید آوردن تمدنهایی بود که در اوج شکوفایی به عالیترین مدارج تمدن باستانی نایل شدند. این تمدنها، مایا، تول تکها، آزتکها، اینکاها نام داشتند. تمدن مایا تمدن مایا از اتحاد و به هم پیوستن ۲۰ قبیله سرخپوست در آمریکای مرکزی در کنار سواحل خلیج مکزیک در ۵۰۰سال پیش از میلاد شکل گرفته و در قرنهای هشتم و نهم میلادی به اوج خود رسید. از لحاظ آثار هنری و معماری هیچ تمدن دیگری در قاره آمریکا نتوانست از مایاها پیشی بگیرد. تمدن مایا در قرن شانزدهم میلادی توسط فاتحین اسپانیایی افول کرد. تمدن تول تک ها در بین قرنهای هشتم تا دهم مردمانی از سوی شمال به فلات مرکزی مکزیک هجوم آورده و اندکی پیش از سال ۱۰۰۰ میلادی امپراطوری تول تکها را تشکیل دادند. سپس تهاجم خود به سمت جنوب ادامه داده و بخشهایی از سرزمینهای متعلق به مایاها را تصرف کردند. تول تکها نیز همانند مایاها دارای معماری و هنر پیشرفتهای بودهاند. امپراطوری تول تکها در قرن دوازدهم میلادی به علت خشکسالی دراز مدت و قحطی و امواج جدید هجومها و یورشهای سرخپوستان شمالی افول کرد. تمدن آزتکها آزتکها، قبیله کوچکی بودند که در قرن دوازدهم وارد فلات مرکزی مکزیک شده و به تدریج سرزمینهای اطراف، از اقیانوس آرام تا خلیج مکزیک را تحت سلطه خود درآوردند. اوج توسعه امپراطوری آزتکها در قرنهای پانزدهم و شانزدهم میلادی رخ داده که در این زمان جمعیت کلی امپراطوری بالغ بر ۵ میلیون نفر بودهاست. در نهایت در سال ۱۵۱۹ با تهاجم فاتحین اسپانیایی و کشته شدن آخرین پادشاه آنها، تمدن آزتکها نابود میشود. تمدن اینکاها این تمدن در درههای بلند رشته کوه آند در آمریکای جنوبی و در بین قرنهای یازدهم تا پانزدهم میلادی به تدریج شکل گرفت. اوج امپراطوری اینکاها در بین سالهای ۱۲۰۰ تا ۱۵۳۳ میلادی بوده بطوریکه جمعیت آنها در اوایل قرن شانزدهم به حدود ۶ میلیون نفر میرسد. امپراطوری اینکاها در اوج قدرت در جنگ با فاتحین اسپانیایی شکست خورده و نابود میشود.
ادامه دارد ... پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 14:53 :: نويسنده : saha
در تاریخ آمده، به رسم قدیم روزی شاه عباس در اصفهان به خدمت عالم زمانه شیخ بهایی رسید پس از سلام و احوال پرسی ازشیخ پرسید: هنگامی که سخن از تاریخ ایران میرود باید به این نکته توجه داشت که آیا منظور تاریخ اقوام و مردمانی است که از سرآغاز تاریخ تا کنون در مرزهای سیاسی ایران امروزی زیستهاند یا تاریخ اقوام و مردمانی است که خود را به نحوی از انحاء ایرانی میخواندهاند و در جغرافیایی که دربرگیرندهٔ ایران امروز و سرزمینهایی که از دیدگاه تاریخی بخشی از ایران بزرگ (ایرانشهر) بودهاست زیستهاند. گاه تاریخ ایران را از ورود آریاییها (که نام ایران نیز از ایشان گرفته شدهاست) به فلات ایران آغاز میکنند. ولی این به این معنی نیست که فلات ایران تا پیش از ورود ایشان خالی از سکنه یا تمدن بودهاست. پیش از ورود آرییایان به فلات ایران تمدنهای بسیار کهنی در این محل شکفته و پژمرده شده بودند و تعدادی نیز هنوز شکوفا بودند. برای نمونه تمدن شهر سوخته (در سیستان)، تمدن عیلام (در شمال خوزستان)، تمدن جیرفت (در کرمان)، تمدن ساکنان تپه سیلک (در کاشان)، تمدن اورارتو (در آذربایجان)، تپه گیان (در نهاوند) و تمدن مانناییان در کردستان و آذربایجان.کاسیها در (لرستان امروز) ذکر میشود. نکتهٔ مهم دیگر شناخت وضع مناطق داخلی ایران در زمان شکلگیری و رواج تمدنهای کهن است. یعنی فهم اینکه در زمان تمدنها و دولتهای باستانی چون سومر، کلده، اور، بابل، آشور، اورارتو و نظائر آن، وضع این مناطق داخلی فلات ایران، که مجزا از منطقه مستقیم تحت حاکمیت این تمدنها و دولتها بودهاست، به چه نحوی جریان داشتهاست؟
ما کهن ترین کشورجهاتیم که یکتا پرستی راپایه گذاری کردیم ما ازسرزمینهای باستانی باشکوهی هستیم که بیدادگریها, آزارهاوستمهارادرهم کوبیدیم. مامرز و بومی هستیم که داد و دهش و بخشندگی وبزرگواری بنیاد نهادیم. ما پندارنیک,گفتار نیک وکردارنیک را ره آوردهمگان نمودیم. مابه هر جاپاگذاشتیم,شادی وخرمی آفردیم,به هرسرزمینی رفتیم, آزادی و آزادگی و آزادمنشی رابه همراه بردیم وبه هر کشوری روی آوردیم, آسایش وآرامش وخوشبختی رابه مردمش ارزانی داشتیم. ره آوردمابه مردم کشورهای جهان,فرهنگ پر فروغی بود که رهنمود رادمردی,مردمی,راستی ودرستی,نیکی ونیک خواهی بود دوستان گرامی برای پاس داشتن فرهنگ پربار وارزشمند ایرانی: - برای پالایش زبان پارسی تا می توانیم واژه های پارسی را در نوشتن و سخن گفتن بکار گیریم، - بر فرزندانمان نام نیک زیبای ایرانی بگذاریم و فرهنگمان را از نام های بیگانه پاکسازی کنیم. - برای فرزندانمان از گذشته پر بار ایران بگوییم و همزمان فرهنگ شاهنامه خوانی را در خانه هایمان پیاده کنیم. - پیشواهای فرزندانمان را از ایرانیان پاکزاد برگزینیم وهمیشه یاد بزرگان ایرانی را زنده نگه داریم. - كوشش كنیم جشنهای ایرانی را كه سرچشمه هفت هزار سال فرهنگ كهن است زنده و برپا داریم و تنها به چند جشن نوروز، چهارشنبه سوری، سیزده بدر و یلدا بسنده نكنیم.- بكارگیری سال ایرانی 374۷، نخستین سالنامه خورشیدی كه بدست ایرانیان در جهان پایه گذاری شد بجای سال هجری138۸، - تاریخ، نوشتارها و كتابهای كهن بجا مانده ایران به ویژه اوستا و گاتها را با اندیشه روشن و بدون سو گیری بخوانیم. ما ایرانیان میتوانیم برای بازگرداندن همهی آنچه را که از دست دادهایم، و برای بازیابی جایگاه شایستهی خود در میان جهانیان متمدن ، هریک به سهم خود ، گامی در بازآفرینی فرهنگی و بهسازی هویت ملی خود برداریم. جمعه 19 آبان 1391برچسب:, :: 16:9 :: نويسنده : saha
اینک که من از این دنیا می روم 25 کشور جزو امپراتوری ایران است و در تمام این کشورها پول ایران رواج دارد و ایرانیان در آن کشورها دارای احترام هستند و مردم کشورها نیز در ایران دارای احترام می باشند. اکنون که من از این دنیا می روم تو 12 کرور دریک زر در خزانه سلطنتی داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو می باشد زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست . البته به خاطر داشته باش که تو باید به این ذخیره بیفزائی نه اینکه از آن بکاهی من نمی گویم که در مواقع ضروری از ان برداشت نکن زیرا قاعده این زر در خزانه آن است که در هنگام ضرورت از آن برداشت شود اما در اولین فرصت آنچه برداشتی به خزانه برگردان مادرت آتوسا بر من حق دارد پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن. ده سال است که من مشغول ساخت انبارهای غله در نقاط مختلف کشور هستم و من روش ساختن این انبارها را که با سنگ ساخته می شود و به شکل استوانه است در مصر آموختم چون انبارها پیوسته تخلیه میشود حشرات در آن بوجود نمی آیند و غله در این چند سال می ماند بدون اینکه فاسد شود و تو باید بعد از من به ساختن انبارهای غله ادامه دهی تا اینکه همواره آذوقه دو یا سه سال کشور در انبارها موجود باشد هر ساله بعد از اینکه غله جدید بدست آمد از غله موجود در انبارها برای تامین کسر خواربار استفاده کن و غله جدید را بعد از اینکه بوجاری شد به انبار منتقل نما و به این ترتیب تو هرگز برای آذوقه در این مملکت دغدغه نخواهی داشت ولو دو یا سه سال پیاپی خشکسالی شود . جمعه 19 آبان 1391برچسب:, :: 16:6 :: نويسنده : saha
منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه جهان. پسر کمبوجیه، شاه بزرگ، ...، نوه کوروش، شاه بزرگ، ...، نبیره چیش پیش، شاه بزرگ... آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گام های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم. مردوک خدای بزرگ دل های مردم بابل را بسوی من گردانید، ...، زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم. ارتش بزرگ من بآرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. نابسامانی درونی بابل و نیایشگاههای آنجا دل مرا بدرد آورد... من برای آرامش کوشیدم. من برده داری را برانداختم. به بدبختی های آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند. فرمان دادم که هیچکس مردم شهر را نیازارد و به دارایی آنان دست یازی نکند. مردوک خدای بزرگ از کار من خشنود شد... او مهربانی ا ش و فراوانی را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در آشتی و آرامش پایگاه بلندش را ستودیم. من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاههایی را که بسته شده بود، بگشایند. همه خدایان این نیایشگاهها را به جاهای خود بازگرداندم. همه مردمانی را که پراکنده و آواره شده بودند، به جایگاههای خود برگرداندم و خانه های ویران آنان را آباد کردم. همچنین پیکره خدایان سومر و اکد را که نبونید، بدون هراس از خدای بزرگ، به بابل آورده بود، به خشنودی مردوک خدای بزرگ و به شادی و خرمی به نیایشگاههای خودشان بازگرداندم. باشد که دل ها شاد گردد. بشود که خدایانی که آنان را به جایگاههای نخستینشان بازگرداندم، هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم زندگانی بلند خواستار باشند... من برای همه مردم همبودگاهی آرام مهیا ساختم وآرامش را به تمامی مردم پیشکش کردم. جمعه 19 آبان 1391برچسب:, :: 16:3 :: نويسنده : saha
آيا ميدانيد : كلمه تخت جمشيد واقعي نيست و تنها يك نام براي محفوظ ماندن كاخهاي داريوش بزرگ است تا از دست ويرانگر سپاه اسلام به دور بماند . تخت جمشيد در لغت به معني محل تاجگذري و تخت شاهنشاهي جمشيد شاه پيشدادي كه به مقام والايي مهر ايزدي رسيده بود و در نزد جهان آن روزگار در 6000 سال پيش ارزش و مقام بزرگي داشته است . به همين دليل كاخ هاي داريوش بزرگ نام حقيقي اش شهر پارسه است و يوناني ها آن را پرسپوليس ناميدند به معني پرس = پارسه - پارس + پوليس =شهر و در كل به معني شهر پارسه ناميدند و تخت جمشيد تنها يك نام رويايي است كه پس از ورود اسلام به ايران روي آن گذاشته شد تا سپاه ويرانگر اسلام آنرا مورد هجوم قرار ندهد . همانطور كه آرامگاه كورش بزرگ را ايرانيان تغيير نام دادند و نام مقبره مادر سليمان را روي آن گذاشتند . يا نمونه ديگرتخت سليمان كه هيچ مفهوم تاريخي ندارد و در اصل آتشكده آذرگشنسب نام داشته و تنها براي محفوظ ماندن اين مكانها از دست اعراب بدوي و شتر سوار مردم باهوش ايران نام اين مكانهاي ارزشمند را تغييردادند.
ادامه مطلب ... جمعه 19 آبان 1391برچسب:, :: 16:1 :: نويسنده : saha
سههزار و 747 سال پیش، در آن تاریکیهای تاریخ، آنگاه که کرپنها و اوسیجها به بهانهی وساطت خدایان دروغین مردمان سادهدل را میفریفتند. در محیطی که انسانها با وحشت و هراس به هر پدیدهی طبیعی مینگریستند. در زمانی که پرستش خدایان گوناگون پنداری(:polytheism) و تقدیرگرایی(eterminisme،Fatalisme) با شعائر و آداب خرافی گوناگون آمیخته شده بود. در آن دورانی که هزاران هزار انسان با دیدگانی پر اشک و قلبی مایوس آمدند، زیر چرخهای ستم بیدادگران له شدند و رفتند بدون آنکه نوری از شادی و خوشبختی در زندگی آنان تابیده شده باشد، سخنانی شگرف از ژرفای وجود پیامآوری بیمانند برون تراویده، بر لبان پاکش جاری شد: «پروردگارا تو آنی که با نور خویش افلاک را درخشان ساختی و با نیروی خرد خویش قانون اشا(:راستی) را بیافریدی و همیشه و در همه حال یکسانی، پروردگارا با روح مقدست آتش ایمان را در قلبهای ما شعلهور ساز زیرا من تنها تو را به عنوان آموزگار و سرور خود برگزیدهام... آنگاه رو به سوی مردمان کرده، فرمود: ای مردم اینک شما را از پیامی آگاه میسازم که تا بهحال شنیده نشده است، سخنانی که شنیدن آن برای دروغپرستان و بیدادگران ناگوار خواهد بود ولی برای راستیجویان و آزادگان، آنان که دلدادهی مزدا هستند بسی دلپذیر و شیرین است. پس بشنوید با گوشهایتان این بهترین حقایق را، بنگرید به آنها با اندیشهی روشن، بین دو راه(:راستی و دروغ) برگزینید هر مرد و زن برای خویشتن، پیش از رویداد بزرگ هر یک به درستی بیدار شوید و این پیام را گسترش دهید... پیام نافذ توحیدیش و کلام پرطنین حق پرستیش مرزهای زمان و مکان را درهم نوردید و از میان سدهها و روزگاران تاریخ گذر كرد و تا دور دستهای جهان پراکنده شد. آن وخشور رسالت داشت که سرنوشت مردمان را از کف اختیار خدایان پنداری، کاهنان سودجو و سردمداران خودکامه به در آورد و در دستهای پُر توان و سازندهی خرد و وجدان ایشان قرار دهد. او با تمام توان با بنیادهای بیداد، دروغ و نابرابری به مبارزه برخاست و مردم را به سوی راستی و درستی دعوت کرد. او با خود پیمان بسته بود که با سلاح راستی، عفریت بیدادگری را از تخت دروغ به زیر کشد: کجایند دلدادگان تو ای مزدا که مرا یاری کنند؟ کجایند آن راستیجویان و آزادگانی که اگرچه در رنج و تنگدستی هستند اما پناه و تکیهگاهشان تنها تو هستی ای پروردگار یکتا و بیهمتا... اشوزرتشت پیامآوری بود كه هیچگاه ادعای خدایی نکرد و خود را پسر خدا نخواند. نه دم از «انا الحق» زد و نه «مَن اَعظَم شانی» را به رخ دیگر انسانها کشید. او انسانی كامل(:سپنتهمن) بود. انسانی والا که به همپرسگی اهورامزدا نائل شده بود. نخستین کسی که نیک اندیشید، نیک سخن گفت، نیک رفتار کرد و در جهان خواستار راستی شد. نخستین پیامآوری که بیاموخت و بیاموزاند. او پیامآوری بود كه به مردمان جهان آموخت كه فارق از هر رنگ و نژاد و زبان، یكتا هستیبخش بزرگدانا(:اهورامزدا) را با فرزانگی و دیدگان دل بجویند. زیرا كه پروردگار جهان نه قوم و سرزمینی برگزیده دارد و نه به زبانی ویژه با مردمان سخن میگوید. به همین شوند(:دلیل) است كه الگوی دعوت گاتها عام و جهانی است، و در آن از واژهی همهگیر «مردمان» استفاده شده: پروردگارا تا تاب و توانی دارم، «مردمان» را بهسوی راه راستی خواهم رهنمود... «دستور دكتر دهالا» دراینباره مینویسد: «در کلام اشوزرتشت کوچکترین نشانی از تقسیمات جغرافیایی و قومی دیده نمیشود. در گاتها یک ساختار عمیق دینی در قالبی جهانی رویت میشود. به زبان سادهتر گاتها یک کارخانه جهانی انسان سازی است». اشوزرتشت چهلوهفت سال با پشتكاری خستگی ناپذیر مردمان را به سوی یكتاپرستی و اشا رهنمود. پیامی كه او برای مردمان آشكار ساخت، رشتهای را میماند كه یك سر آن در قلبهای دلدادگان مزدا و سر دیگر آن تا ذات نور بیپایان(:انغرئوچنگه) امتداد دارد. آن وخشور آزاده تا جان در بدن و نفس در تن داشت، در راه افزایندگی و پیشرفت زندگانی، و گسترش راستی و درستی در جهان كوشید، تا آنگاه كه در روز «خور ایزد و دیماه»(:پنجم دیماه خورشیدی) دشنهای سرشته از كینه و نفرت در دستان اهریمنی گجستك(:ملعون) به نام توربراتور(:براتروش) سینهی پاكش را خلید(:شكافت)... اشوزرتشت سراپای وجودش را فدای راستی كرد. اشوزرتشت با نثار جان خود به ما درس پایمردی، ایمان، شهامت و از خودگذشتگی داد. چه تنها راست بگوی، اگرچه تكهتكه شوی و جان بر سر راستی نهی. ما در روزی كه آن وخشور جانفدای راه اشا(:راستی) شد، غمین نمیشویم و در فراق او شیون و زاری نمیکنیم، زیرا كوشش آن وخشور از برای آن بود تا ما انسانها شادی افزاینده و اهوراداده را باور كنیم. ما در روز جانباختن اشوزرتشت میكوشیم تا با روان و فروهر تابناك آن وخشور در شادیهای زندگی همپیوند و همبهره، و در راه اشا همازور شویم. پیام مینوی اشوزرتشت تا به جاودان در اندیشه و مهر او همواره در قلبهای ما جای خواهد داشت. او ماموریت داشت تا اندیشه، گفتار و كردار ما را با اشا پیوند دهد و ما انسانها را به سوی جاودانگی و ذات بیپایان اهورامزدا رهنماید. او هیچگاه مردمان را به ستایش خودش فرا نخواند و هرگز از خود سن و پاپ مقدس نساختند و دست و پا بوس نداشتند و مرجع تقلید نشد. از این رواست كه ما در جستجوی خود او نیستیم و خدایش را میجوییم و در روز درگذشتاش، روان و فروهر جاودانهاش را درود و آفرین میگوییم. دریغا كه گمراهان از سر نادانی در خاك میجویندش و از برای شیون و مویه، گورش را طلب میكنند، بیخبر از آنكه فروهر و روان تابناك اشوزرتشت همیشه و در همه حال در كنار ماست... «زرهتوشترهه سپتیتامهه اَشاُنو فرَوَشیم یَزَمیده»(:بر فروهر پاك اشوزرتشت اسپنتمان درود باد) پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:, :: 17:55 :: نويسنده : saha
حالا برو تو ادامه مطالب مگه عکس قحطه . البته فکر نکنید که از تاریخ خسته شدم ها !!! تنوع هم بد چیزی نیست. حداقل برای من که عاشقانه ,بی بهانه چست و چابک,این بازی را دوست دارم . ادامه مطلب ... پنج شنبه 27 مهر 1391برچسب:, :: 17:48 :: نويسنده : saha
همانگونه که هر کشوری پرچمی دارد و یا هر شرکت، سازمان یا گروه برای شناسایی و همبستگی بهتر افرادش و بر اساس کارشان نماد یا علامتی را برمیگزینند، دینها و مذاهب نیز بنا براقتضای مکانی و زمانی و برای همبستگی و شناخته شدنشان، از سمبل یا نمادی بهره می گیرند و این نماد و سمبل علاوه بر این که سبب همبستگی افراد آن گروه است، مورد احترام ایشان نیز هست. برای نمونه پیروانِ دینِ مسیحیت از نماد یا نشانِ صلیب بهره میگیرند، با دانایی از این که صلیب برگرفته از علامتِ خورشید در دورۀمیتراییسم است. پیروان یهود، ستارۀ شش پر یهودا را که برگرفته از پرتوِ خورشید می باشد، بهعنوانِ سَمبُلِ دینیِ خود برگزیدهاند. ادامه مطلب ... سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:, :: 19:5 :: نويسنده : saha
تاریخ ایران باستان و شاهان پارسی و بناها این وب سایت سعی دارد تا تاریخ ایران باستان وسرگذشت شاهان ایرانی رو برای شما به بهترین نحوه بازگو کند
این وبلاگ فقط برای بالا بردن اطلاعات شما هموطنان عزیز در مبحث تاریخی میباشد خواهشا هر گونه کم و کاستی رو با مدیر در میان بگذارید تا سریعا رفع شود
نظرات شما باعث پیشرفت خواهد شد ما وقتی از » قوم « سخن می گوئیم یک زندگی دور و دراز در یک سرزمینِ مشخص را در ذهنمان مجسم می کنیم که در یک سفرِ طولانی چندین هزار ساله تاریخی داستانی شگفت از تحولات و فرازها و نشیب ها و افت و خیزها و کامیابی ها و ناکامیهای گونه گونی را برای ما بازمی گوید؛ و علاقه میابیم که این داستان شگفت که چیزی جز سرگذشتهای دیرینۀ خودمان نیست را مطالعه کنیم m-saha1996@yahoo.com یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, :: 17:53 :: نويسنده : saha
|