مادها
پسر آریایی
Nothing Is True!Every Thing Is Permitted
درباره وبلاگ


دراین خاک زرخیزایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین همه دینشان مردی و رادبود کزآن کشورآزاد وآباد بود بزرگی به مردی وفرهنگ بود گدایی دراین بوم وبر ننگ بود ازآن روزدشمن به ماچیره گشت که ماراروان وخرد تیره گشت ازآن روزاین خانه ویرانه شد که نان آورش مرد بیگانه شد به سوزد درآتش گرت جان وتن به ازبندگی کردن وزیستن اگر مایه زندگی بندگیست دوسدبار مردن به اززندگیست *فردوسی*
نويسندگان
چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:, :: 15:20 :: نويسنده : saha

سرزمین مادها :

 

مراكز حكومت مادها را مي توان اكباتان و رگا ( ري نزديك تهران ) دانست .

نواحي تحت حكومت و سكونت مادها را مي توان به روستاها و مناطق كوچك و بزرگ كرمانشاه ، همدان  و اصفهان تٲييد كرد البته همه مناطق كردستان ، شمال لرستان ، آذربايجان و تهران مادي بوده است .

اكباتان و بقيه سرزمين مادها تشكيل ده ساتراپي ( استان ) را مي داده و ساكنان آن ملزم به پرداخت چهارصد و پنجاه تالان نقره ماليات بوده اند و لباس و شيوه ي مسلّح بودن آنها به تفكيك در نقوش تخت جمشيد به تصوير كشيده شده است .

 

مادها دو قرن آغازين حكومت خود را آن گونه كه تاريخ و منابع تاريخي نشان مي دهند در جنگ با آشوريان سپري كرده اند . ولي در طي اين نبردها شاهان آشور موفق نمي شوند كه مناطق سكونت و اداره مادها را به خاك خود اضافه كنند و آن را به آشور ملحق كنند .

به طور كلي تا چه اندازه آشوريان بر اثر حملات نظامي خود به سرزمين ماد و به طرف شرق بين النهرين پيشروي كردند مشخص نيست .

امپراطوري مادها به عنوان براندازنده ی  يكي از قهارترين دولت هاي روي زمين يعني دولت آشور در اواخر سده هفتم پيش از ميلاد است . دولت ماد داراي شاهك هاي متعددي بود .  

 

دلایل قدرتمند شدن مادها :

 

ساختن قلعه ها و دژهاي بزرگي در كوهستان ها .

متحد شدن مادها با يكديگر و ساختن دیوار به  دور شهر هگمتانه .

پارس ها و پارت ها به خاطر اتحاد در برابر دشمنان حاضر به اطاعت از مادها گرديدند .

 

انگیزه وحدت قبایل ماد :

 

مادها هنگامي كه بصورت پراكنده و در اجتماعات قبيله اي زندگي مي كردند از بي قانوني هايي  كه بر  سرزمين آنها حاكم بود رنج مي بردند و اين تنها مشكل قبيله ي خاصي نبود ، بلكه همه ي قبايل از اين وضعيت نا خشنود بودند .

ديااكو به عنوان عضو يكي از قبايل ماد كه در مناطق كوهستاني زندگي مي كرد پيش از آنكه به رهبري قبايل ماد برگزيده شود ، از نام و احترامي ميان مادها برخوردار بود . البته خود او نيز شاهد ستم ها و تجاوزات اين قبايل ( مادها ) نسبت به يكديگر بود . البته بايد به اين نكته توجه كرد كه تمامي قبايل ماد داراي استقلال بودند .

ديااكو در انديشه تاسيس حكومتي واحد و يك نفره بود . در حالي كه مادها در آن زمان در روستاها بصورت پراكنده زندگي مي كردند . او از اعتبار و شهرتي كه در ميات قبايل ماد داشت بهر برد تا مادها را متّحد كند . او خود را به عنوان فردي كه علاقمند به حاكميًت عدالت و وحدت بود به مادها معرفي كرده بود و از اين بابت انسان خوش نامي به حساب مي آمد . او از اين حقيقت آگاه بود كه چگونه انسانهاي مظلوم و داراي حقّ از بي نظمي ، بي قانوني و ظلم رنج مي برند . وقتي مادهاي ساكن در همان روستا ( روستاي كه ديااكو در آن مي زيست ) از نيّت او آگاه شدند با شناختي كه از او داشتند وي را به عنوان داور خويش برگزيدند .

ديااكو كه در انديشه گرفتن قدرت بلامنازع جهت حكومت بر مادها بود و تقسيم قدرت و مداخله در امور اجرايي حاكميّت را جايز و مطلوب نمي دانست ، با اعمال درستي و عدالت و فروتني اين رهبري را به عنوان ( داور ) پذيرفت . اين كار وي احترام زيادي را براي وي در برداشت و اين اقدام او به اندازه اي تحسين برانگيز بود كه ساكنان روستاهاي ديگر را جذب وي كرد و بر آن شدند به جمعي بپيوندند كه ديااكو داور و ريش سفيد آنان بود .

تبليغات مردمي براي حمايت از ديااكو در ميان مادها آن چنان گسترش يافت كه مادها گروه گروه به سوي او رفتند و منازعات و مشكلات خود را در نزد او مطرح مي كردند و با او در ميان مي گذاشتند .

ديااكو تنها به عنوان داور در ميان قبايل ماد به حساب نمي آمد . بلكه او پشتوانه محكم و نيرومندي براي انجام دادن و سازماندهي مادها جهت ايستادگي در برابر دولت هاي نيرومند آن زمان بود .

وحدت مادها در آن مقطع از زمان امري اجتناب ناپذير و ضروري بوده است . شمار مراجعه كنندگان به ديااكو و كساني كه به او مي پيوستند به طور چشم گير و باورنكردني افزوني مي يافت و به حد بي شماري درآمد . مادها عملاً تجربه كردند كه ديااكو به امورات مربوطه رسيدگي به اختلافات ميان مادها كاملاً مسلط است و و راي هاي او در رسيدگي به شكايات كاملاً عادلانه بود و با موازين عدالت مطابقت داشت و كاملاً رضايت آنها را جلب كرده است . ديااكو به تدريج به اين نتيجه رسيد كه فشار كارها و افزايش مراجعات به حدّي است كه او توان ايستادگي و ادامه اين كار را در مقام داوري ميان مادها ندارد . او تدبيري انديشيد تا از زير بار اين مسئوليت سنگين كنار گيري كند . با كنارگيري ديااكو از اين مسئوليت سنگين دوباره بي قانوني در ميان مادها وسعت پيدا كرد و حتي بيشتر از پيش شد . با اين وصف مادهاي ساكن در روستاها در كنار يكديگر جمع شدند و به گفتگو پرداختند و بر آن شدند كه پادشاهي را انتخاب كنند تا بر آنها حكومت كرده و ناظر بر اعمال آنها و اوضاع جامعه ماد باشد . اين كار موجب استقرار و ايجاد دلگرمي و تثبيت امنيّت شده و مردم مي توانند به كارهاي گذشته خويش بپردازند و ناگزير به ترك خانه و كاشانه خود نمي گردند . در نهايت اين ديااكو بود كه به عنوان پادشاه از طرف افراد حاضر در اين گفتگو معرفي و برگزيده گرديد .

پس از آنتخاب ديااكو و پادشاهي وي به دستور او كاخي كه شايسته مقام سلطنت باشد براي وي ساختند و علاوه بر اين دستور داد كه كاخ وي توسط كمانداران محافظت شود . مادها به دستور پادشاه در همان جايي كه ديااكو انتخاب كرده بود كاخي استوار و بزرگ ساختند . ديااكو اين اختيار را يافت كه از ميان كمانداران ماد برترين آنان را برگزيند . وي پس از اينكه بر مسند حكومت استقرار يافت ، از مادها خواست كه شهر واحدي بسازند و همه توان خود را در اين راه به كار بگيرند و تا به اين هدف محقّق نشده است به كار ديگري نپردازند . مادها در اين خصوص هم به فرمان او گردن نهادند و با كمال اشتياق به ساختن شهر مورد خواست شاه اقدام نمودند . كه بعد ها به  عنوان پايتخت آنها در تاريخ معرفي شده است .

او ديوار محكمي ساخت و شهري فراهم كرد كه امروز اكباتانا ناميده مي شود . در اين شهر ديوارهاي دايره اي شكل در درون يكديگر قرار دارند . اين بناي بزرگ به گونه اي طراحي شده است كه هر ديواري از ديوار پيش خود بلندتر است . زميني كه اين شهر با اين ديوارهاي بلند بر روي  آن ساخته شده تپّه است . البته به نظر مي زسد كه مرئم نيز در اين كار سهمي داشته اند و براي اينكه شهر بر بلندي ساخته شود تپّه را عظيم تر كرده اند . تعداد ديوارهاي دايره اي هفت است . كه در ميان اندروني ترين ديوار كاخ شاهي و گنجينه ها قرار داشتند . بلند ترين ديوار اين بنا با ديوار آتن برابر است . كنگره هاي بالاي هر ديوار رنگ ويزه اي دارد . اولي سفيد ، دومي سياه ، سومي سرخ ، چهارمي آبي ، ديوار پنجم قرمز روشن و دو ديوار آخر يكي سيمين و ديگري زرّين است .

 اين بناي ديوار دار را ديااكو به عنوان كاخ خويش ساخت و بقيه مردم را در اطراف آن سكني گزيدند . وقتي كار ساختمان اين بنا به پايان رسيد دياكو فرمانهاي زيب را صادر كرد :

نخستين فرمان او اين بود كه هيچ كس نبايد به قصر اقامت گاه پادشاه وارد شود . و همه بايد درخواست هاي خود را به وسيله ي عواملي كه به وسيله او تعيين شده اند به استحضارش برسانند .

كسي نبايد به شاه نگاه كند . گرچه اين فرمان براي همگي توهين آميز بود

كسي نبايد در برابر شاه بخندد و آب دهان بر زمين بيندازد .

 

وي با چنين منزلتي خود را از نظرها پنهان مي كرد ، البّته نه به اين منظور كه ياران ، هم قطاران و هم سنّان خود را آزرده كند .

ديااكو نيك مي دانست كه اگر اطرافيان و ياران لايق خود را بيازارد اين امكان وجود دارد كه آنها از وجهه و منزلت او بكاهند ، لذا او اين امر را بدان جهت صادر كرد كه در نظرهاي مردم بصورت انساني خارق العاده جلوه كند . آنگاه كه ديااكو به اجراي فرمانهاي خود دست يافت و خود را پادشاه قاطع و موفق دانست ، بر آن شد كه قوانين را با قاطعيّت اجرا كند . مردم بايد شكايات خود را كتباً بنويسند و به نزد او فرستاده و او به شكايات انان رسيدگي كند . رٲي خود را صادر و به آنان ابلاغ مي نمود . تصميمات و دستورات او لازم اجرا بود و كسي را ياري سرپيچي از آنان نبود .

ديااكو اين گونه با محاكم قضايي و امور حقوقي جهت اجراي عدالت برخورد مي كرد . آنكه خطا مي كرد ، گستاخي مي نمود و از فرامين او سر بر مي تافت متناسب با گناهي كه مرتكب شده بود مجازات مي شد . جهت گرفتن اخبار و طلاعات لازم و دقيق در قلمرو و حاكميّت خود جاسوسان و كساني را كه استراق سمع مي كردند گمارده بود . البته اين نيز در شمار فرمانهاي او به حساب مي آمد . بنيان گذار پادشاهي ماد اين عوامل را به عنوان چشم و گوش خود مٲمور تفتيش در امور كشوري كرده بود . البته بايد گفته شود كه سازمان جاسوسي بسيار پيشرفته در زمان داريوش يكم متٲثر از همين اقدام است و بايد ريشه و منشٲ آن در عصر مادها و آن هم در عهد حكومت نخستين پادشاه ماد دانست .

 

 همسایگان دولت ماد :

بابلي ها ، ايلامي ها ، آشوريها .

شاهان ماد :

 

1- دياكو ( 701 655 ق.م )

2- فرورتيش ( 655 633 ق.م )

3- هوخشتره ( 633 584 ق.م )

4- آستياگ ( 584 554 ق.م )

 

قبایل مادها :

 

مادها داراي قبايل زيادي بودند كه از مهمترين اين قبايل مي توان به شش قبيله اشاره كرد كه  در اتحاد قبايل ماد شركت داشتند . از آن جمله مي توان به قبايل زير اشاره كرد :

قبيله بوسيان ( بوس ها ) ، پارتاكن ها ( پارتاكنيان ) ، ستروخات ها ( ستروخاتيان ) ، آريزانت ها ( آريزانتيان ) ، بودي ها ( بوديان ) و ماگاها ( ماگيان ) . البته آخرين قبيله را بايد همان قبيله ( مغان ) دانست .

 

قبيله مغان يكي از قبايل مادها است كه از نظر سياسي داراي وجهه و امتياز بيشتري از پارسيان بودند كه در جنوب سرزمين مادها زندگي مي كردند .

قبيله مغان طبقه روحاني را در حكومت هاي ايرانيان ( مادها و پارس ها ) تشكيل مي داده و آداب و عاداتي را دنبال مي كرده كه بعد ها بصورت وظيفه و سنن ديني در آداب و رسوم ايرانيان متداول و معمول شده است . از آن جمله مي توان شيوه دفن مردگان با آيين تطهير و شيوه هاي شتشو ، از بين بردن جانوران زيانكار ، ازدواج هاي خانوادگي را نام برد . علي رغم جنبش ها و تفكرات ديني و اعتقادات قبيله اي ضدّ مغان در شرق ايران و قدرت سياسي در جنوب غربي ايران مغان خيلي سريع خود را وارد امور سياسي و مذهبي كردند و به گونه اي روز افزون حتّي داراي قدرت سياسي شدند .

مغان بصورت چهرهاي مبارز ، اداره كننده مراسم مذهبي و قرباني و علاقمندان سرسخت يه ثنويت معرفي شده اند . و ظاهراً حاملان و ناقلان تفكرات ديني و آداب و سنن غرب ايران هستند . و  اساساً به عنوان راهنمايان جوامع و كساني با انديشه پردازي مردم را دعوت به قبول آداب و آيين خدايان مي كرده اند .

 

دلایل ضعیف شدن مادها :

 

خوش گذراني پادشاه آستیاگ .

ستم های پادشاه بر مردم .
نارضايتي ديگر گروه هاي ايراني به ويژه پارس ها از پادشاه ماد كه از آن ها ماليات می گرفت و به كارهاي كشور رسيدگي نمي كرد . در نتيجه آن ها نيز حاضر به اطاعت از مادها نبودند .

سقوط ماد ها :

 

سر انجام در سال 552 كوروش دوّم در مقابل پادشاه آن زمان ( آستياگ ) قيام کرد و پس از يك نبرد مادها استقلال خود از دست داده و به عنوان يك استان ( ساتراپي ) در می آيد .

 

البته پارس ها از هر قوم و قبيله اي به مادها نزديك ترند و از يك ن‍ژاد مي باشند . مادها پس از پيروزي پارسيان بر مادها در حكومت پارس ها ( هخامنشيان ) از امتيازات سياسي و اجتماعي و معافيّت مالياتي مانند پارس ها بر خوردار نبودند ولي در دولت هخامنشي مهمترين مٲموران دولتي و صاحب منصبان از ميان مادها نيز برگزيده شده بودند . مادها در ميان نيروهاي حافظ جان درباريان هخامنشيان بوده و نيز برخي از اعضاي ده هزار نفري جاويد را تشكيل مي داده اند .

اكباتان پايتخت مادها همچنان براي پادشاهي هخامنشي به عنوان نخستين پايگاه و پايتخت مي ماند .

نخستين قوم خويشاوند با مادها را مي توان پارس ها دانست كه آن زمان در جنوب سرزمين ماد در ناحيه ي امروزي خرّم آباد در ناحيه ي پارسواش يا پارسوماش سكونت داشتند . البته پارس ها بعد ها به ناحيه اي كه به نام آنها نام گذاري شد يعني پارس ( فارس كنوني ) مهاجرت كردند .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->